نقره کوب
نقره کوب

نقره کوب

پاییز من عزیز غم انگیز برگ ریز

غروب پاییز باشه و تازه یه داستان با یه پایان غم انگیز رو تموم کرده باشی...

هوا نیمه تاریک و سوز سرما

فروغ بخونی با اون شعر پر از درد قیصر

دردهای پوستی کجا؟

درد دوستی کجا؟

آدم چه جوری به دلش حالی کنه امروزم مثل دیروزه؟





+ولی خودمونیم این درد پوستی امونمو بریده دیگه. خوب شو لعنتی:)

نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین دوشنبه 17 مهر 1396 ساعت 10:43 http://notbookman.blogsky.com

پاییز باهمه محبوبیتی که برای من داره
غروباش واقعا ولگیره

گاهی فکر می کنم شاید غروب پاییز و غروب جمعه و روزای اینچنینی برای این برامون غم انگیزه که بقیه میگن غم انگیزه
وگرنه دل آدم که به چیزی خوش باشه سیاه ترین و تاریک ترین عصر دنیا هم قشنگه و دلباز

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.