بابا می خواست (چگوارا) رو سرچ کنه تا چیزی رو به من نشون بده.
(چگو) رو که نوشت من دیگه فقط سقف رو نگاه می کردم بابت حدسایی که جناب گوگل درباره ی انگیزه ی ما زد.
مراعات نمی کنید که:|
- میگما شامو چیکار کنیم؟
+ فعلا ناهارتو تموم کن بعد فکر شام باش.
- من آینده نگرم
+مشکل اینه که فقط در مورد وعده های غذایی آینده نگری:|
از امروز کلاس ها شروع شده
حقیقتا بی پولی خیلی سخته تموم پولی که بابا داده بود به علاوه ی حسابم خرج لوازم ضروری شده تاکید می کنم ضروری هایی که مجبور بودم بگیرم.
امشب اونقدر به در و دیوار و زمین و زمان و هر چیز با خود و بی خودی خندیدیم که احتمالا این دختر ورودی جدید تمام تصورش از دانشگاه و دانشجو با خاک یکسان شده:)
دیشب برای بچه ها آموزش زبان ترکی گذاشتم فعلا رو انواع ضمایر و فعل ماضی ساده و چند تیکه شعر و ترانه کار کردیم اون ها هم با دقت و علاقه ی عجیبی همشو نت برداری کردن:)))