یکی از بدیای بزرگ شدن اینه که غیر خودت باید نگران زندگی های زیاد دیگه ای هم باشی.
پدر و مادر، خواهر و برادر، دوست، آشنا، حتی نگران پسر بغال ته کوچه هم میشی.
نمی تونی کمکشون کنی حتی گاهی نگرانی مبادا بد موقع شروع کنی به زنگ زدن و حرف زدن و درد دل کردن.
و خدا نکنه زندگی یکی شون روبه راه نباشه به اندازه ی خود اون آدم اذیت و آزار میشی....
منم بزرگ شدم ولی این جور نگرانی ها اساسا برام مطرح نیس کلا بزن بر طبل بی خیالی کیفشو ببر
یواش یواش مطرح میشه برات؛))