نقره کوب
نقره کوب

نقره کوب

از سری پست های نمی دونم چی چی

دلم میخواد عاشق شم

دلم میخواد کسی رو برای دوست داشتن داشته باشم

اما همون یه نفری که ازش خوشم اومده بود خیلی دور بود و اونقدری شجاع نبود که دوست داشتنش رو بهم بگه هر چند که‌می دیدم دوستم داره.

لابد از این دور بودن می ترسید که حق داشت.

اون فامیل دورمون رو هم نخواستم که باهاش حرف بزنم، چون هنوز اونقدری سرم باد داره که میخوام ببینم زندگی چی میشه و به کجا قراره برسم و اینکه خب ۱۳ سال از من بزرگتر بود که در توانم نیست کنار اومدن باهاش.


درسم رو تموم کردم.

مدرک مبارک رو گرفتم و حالا منتظر نوبت طرحم هستم

اگه دیر تر از دو هفته بشه تو خونه قطع به یقین به مرز جنون خواهم رسید.

خواهر کوچیکه بچه مدرسه ای شده.

زندگی به منوال سابق داره راهشو میره و من فقط ایستادم و نگاه می کنم.



نظرات 2 + ارسال نظر
مسلم دوشنبه 14 مهر 1399 ساعت 09:26 https://paeizaan.blogsky.com/

دیگه بزرگ شدی و میخوای شوهر کنی

نه دیگه کنسل شد
وبلاگاتونو چرا رمز میذارید خب

F1 شنبه 12 مهر 1399 ساعت 21:48

عاشق شدن اونقدرها هم چیز خوبی نیست

دیوونگی ایه که بهش نیاز دارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.