نقره کوب
نقره کوب

نقره کوب

تمام جاده ها

این منم

همان مسافر خسته

که انگار بر سر تمام دو راهی های جهان ایستاده

از همیشه تا همیشه

و این تاوان تمام ایستادن هاست

تمام نرفتن ها

ندویدن ها

باید می دویدم

تاسر حد زندگی نه مرگ

تمام نرسیدن ها

سزای نرفتن است

کشتی ای که به دریا نزند

ارزشی ندارد...


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.